- چکار کنیم که در دنیا و آخرت با امام زمان مان باشیم
- نماز پرفضیلت یکشنبه ماه ذی القعده
- یکی از مهم ترین عوامل انحطاط و عقب ماندگی جامعه
- سفارش اسلام به مهریه کم و پرداخت آن
- حقوق متقابل معلم و شاگر از منظر امام سجاد علی بن الحسین علیهماالسلام
- اهمیت علم و عالم و معلم از دیدگاه بزرگ معلم جهان بشریت حضرت امام صادق علیه السلام
- مثل امام معصوم مثل کعبه
- اهمیت عرفه و دعای آن
- برخی از علائم ظهور و ویژگی های زمان ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از منظر امام باقر علیه
- جنگ خندق و مدال های افتخار و فضایل امام علی علیه السلام
آخرین مطالب
امکانات وب
روز وروزگاری جوان دانشمند وباعقل وهوشی می خواست بادخترعاقل ودانایی ازدواج کند ولی دخترمورد علاقه اش را نمی توانست پیدا کند تا اینکه مسافرتی برایش پیش آمد درراه بامردی بازرگانی همسفر ورفیق شد درمسیر راه به مزرعه گندمی بسیار زیبا وپرمحصولی رسیدند مردبازرگان ازآن مزرعه توصیف وتعریف زیادی نمود. جوان دانشمند گفت محصول این مزرعه را خورده باشد یاخواهد خورد؟ مرد بازرگان باتعجب پاسخ داد خوب معلوم است که نخورده چون هنوز برداشت محصول صورت نگرفته است. جوان دانشمند بدون اینکه چیزی بگوید هردو به راه شان ادامه دادند تابه دهی رسیدند دیدند که اهالی ده جنازه ای را تشییع می کنند مردبازرگان برای میت طلب غفران و آمرزش کرد. جوان دانشمند گفت این میت مرده است یازنده باشد؟
مردبازرگان باتعجب فراوان به جوان نگاه کرده گفت بااین حرفهایت به عقل شما شک می کنم . معلوم است که این میت مرده واگرنه اورا برای دفن نمی بردند! بازهم جوان چیزی نگفت هردو به راه شان ادامه دادند تابه شهرمرد بازرگان رسیدند. مردبازرگان باجوان دانشمند خداحافظی کرده راهی خانه خود شد وجوان درکاروانسرا رفت، مردبازرگان وقتی وارد خانه شد دختر باعقل وهوشی داشت بعد ازاستقبال پدر وقتی متوجه شد که پدرش همسفری داشته است گفت پدر جان خوب بود همسفرتان را نیزهمراه خود به خانه می آوردید. پدرش پاسخ داد من هم می خواستم همراه خود بیاورم ولی سوال های که می کرد به سلامت عقل اوشک کردم وازاین رو اورا همراه خود به خانه نیاوردم . دخترباهوش پرسید مثلا چه سوال های؟ پدرش سوال های جوان دانشمند را بادخترش شرح داد ، دخترگفت بابا جان سوال های همسفرتان بیان گر عقل ودانش اوست چون منظورش ازسوال اول این است که صاحب مزرعه اگر بخاطرقرض و بدهکاری محصول خود را پیش فروش کرده پولش را مصرف نموده باشد درواقع آن را خورده است و اگر چنین نشده باشد آن را خواهد خورد
ومنظورش از این پرسش که میت مرده است یازنده باشد، این است که نام نیک وکارهای خوب وسنت های حسنه واولاد صالح اگر ازخود باقی گذاشته باشد زنده است ونمرده
وقتی مردبازرگان این سخنان را ازدخترعاقل وباهوش خود شنید دنبال همسفرخویش به کاروان سرا رفته ازاوعذرخواهی کرد وجریان گفتگوی خودش بادخترش را بااو شرح داد جوان بسیارخوشحال شد که دخترمورد نظرش را پیدا کرده همراه مردبازرگان وارد خانه اوشده وبه زودی ازدختر او خواستگاری نموده باهم ازدواج کردند وزندگی خوب وشیرین را آغازنمودند.
مردبازرگان باتعجب فراوان به جوان نگاه کرده گفت بااین حرفهایت به عقل شما شک می کنم . معلوم است که این میت مرده واگرنه اورا برای دفن نمی بردند! بازهم جوان چیزی نگفت هردو به راه شان ادامه دادند تابه شهرمرد بازرگان رسیدند. مردبازرگان باجوان دانشمند خداحافظی کرده راهی خانه خود شد وجوان درکاروانسرا رفت، مردبازرگان وقتی وارد خانه شد دختر باعقل وهوشی داشت بعد ازاستقبال پدر وقتی متوجه شد که پدرش همسفری داشته است گفت پدر جان خوب بود همسفرتان را نیزهمراه خود به خانه می آوردید. پدرش پاسخ داد من هم می خواستم همراه خود بیاورم ولی سوال های که می کرد به سلامت عقل اوشک کردم وازاین رو اورا همراه خود به خانه نیاوردم . دخترباهوش پرسید مثلا چه سوال های؟ پدرش سوال های جوان دانشمند را بادخترش شرح داد ، دخترگفت بابا جان سوال های همسفرتان بیان گر عقل ودانش اوست چون منظورش ازسوال اول این است که صاحب مزرعه اگر بخاطرقرض و بدهکاری محصول خود را پیش فروش کرده پولش را مصرف نموده باشد درواقع آن را خورده است و اگر چنین نشده باشد آن را خواهد خورد
ومنظورش از این پرسش که میت مرده است یازنده باشد، این است که نام نیک وکارهای خوب وسنت های حسنه واولاد صالح اگر ازخود باقی گذاشته باشد زنده است ونمرده
وقتی مردبازرگان این سخنان را ازدخترعاقل وباهوش خود شنید دنبال همسفرخویش به کاروان سرا رفته ازاوعذرخواهی کرد وجریان گفتگوی خودش بادخترش را بااو شرح داد جوان بسیارخوشحال شد که دخترمورد نظرش را پیدا کرده همراه مردبازرگان وارد خانه اوشده وبه زودی ازدختر او خواستگاری نموده باهم ازدواج کردند وزندگی خوب وشیرین را آغازنمودند.
آری زنده بودن تنها به زندگی فیزیکی و حضور بدن انسان دراین دنیا نیست بلکه زندگی آن است که انسان بعد از رفتن از این دنیا نام نیک و آثار خیر و خوبیهایش باقی باشد ویاد آور نام ویاد او
سعدی شیرین سخن چه زییا فرموده :
سعدیامردنیکو نام نمیرد هرگز
مرده آن است که نامش را به نیکی نبرند
ما را در سایت بساتین دنبال می کنید
برچسب : زنده ماندن گوش بعد از مرگ,زنده ماندن گوش پس از مرگ,زنده ماندن مغز بعد از مرگ, نویسنده : chaidari587 بازدید : 144