بساتین

متن مرتبط با «جنگ» در سایت بساتین نوشته شده است

جنگ خندق و مدال های افتخار و فضایل امام علی علیه السلام

  • بسم الله الرحمن الرحیم هفدهم شوال سالروز جنگ تاریخی و سرنوشت ساز خندق در سال پنجم هجرت و پیروزی قهرمان توحید و شجاعت امیر المؤمنین علی علیه السلام بر سردمدار شرک و کفر عمروبن عبدود گرامی باد جنگ خندق که ازآن به جنگ احزاب نیز یاد می شود یکی از جنگ های بسیار سرنوشت ساز برای مسلمانان بود زیرا در این جنگ تمام احزاب و گروه های شرک و کفر از مکه و مدینه و یهودی ها بایکدیگر هم پیمان شده بودند که کار اسلام را یکسره نموده و مسلمانان را برای همیشه از بین ببرند لذا به این جنگ، جنگ احزاب می گویند . و جنگ خندق گفتن به آن ، از آن جهت است که در این جنگ به دستور رسول خدا صلی الله علیه وآله و با پیشنهاد سلمان فارسی ، توسط مسلمانان اطراف مدینه خندق کنده شده بود. آیات 9 تا 27 سوره ای احزاب به این جنگ مهم و تاریخی اشاره دارد. در این جنگ مدینه حدود یک ماه در محاصره لشکر ده هزار نفری اهل شرک و کفر قرار داشت و رسول خدا صلی الله علیه وآله با سه هزار لشکر در برابر این تهاجم غیر انسانی و ظالمانه ای سران شرک وکفر قرار گرفته بودند. در ماجرای جنگ خندق از یکسو مسلمانان شاهد امداد غیبی الهی بودند که به صورت طوفان دشمنان آنهارا زمینگیر ساخت و از سوی دیگر مدال های افتخار دیگر از سوی رسول خدا صلی الله علیه وآله به امیرمؤمنان علی علیه السلام اختصاص یافت و برگ های زرین دیگر از فضایل بی شمار امیرالمؤمنین علی علیه السلام برهزاران فضایل آن حضرت افزوده شد ازجمله اینکه : 1 ) وقتی امام علی علیه السلام سه بار آمادگی خود برای مبارزه با عمروبن عبدود را اعلام کرد ، حضرت رسول صلی الله علیه وآله عمامه ای مخصوص خویش را برسر او بست و شمشیر خود را به او داد ودر حق او دعا نمود. 2 ) در وقت رفتن امیر, ...ادامه مطلب

  • جنگ احزاب و فداکاری امام علی علیه السلام از منظر عالم و مفسر اهل سنت

  • هفدهم ماه شوال جنگ خندق و نمونه ای از شجاعت و فداکاری امیرالمؤمنین علی علیه السلام از زبان عالم و مفسر اهل سنت حاکم حسکانی در کتابش به نام شواهد التنزیل لقواعد التفضیل . حاکم حسکانی عالم و مفسر اهل سنت در ذیل آیه 25 سوره احزاب در کتابش بنام شواهد التنزیل از حذیفه چنین  نقل می کند که حذيفه گفت: چون جنگ خندق پيش آمد، عمرو بن عبدودّ از خندق گذشت تا اينكه نزديك سپاه پيامبر آمد و مبارز طلبيد. پيامبر فرمود: كدام يك از شما پاسخ عمرو را مى‏دهد؟ هيچ كس بلند نشد جز علىّ بن ابى طالب  علیه السلام كه بلند شد ، ولى پيامبراکرم صلی الله علیه و آله به او فرمود: بنشين، بار ديگر آن حضرت فرمود: كدام يك از شما پاسخ عمرو را مى‏دهد؟ كسى بلند نشد جز علىّ بن ابى طالب علیه السلام كه بلند شد و گفت: من پاسخ او را مى‏دهم. باز حضرت فرمود: بنشين، بار سوم رسول خدا صلی الله علیه وآله به اصحاب خود فرمود: كدام يك از شما پاسخ عمرو را مى‏دهد؟ هيچ كس بلند نشد و على علیه السلام بلند شد و گفت: من پاسخ او را مى‏دهم. پس پيامبر اکرم صلی الله علیه وآله در حق او دعا كرد و گفت: او عمرو بن عبدودّ است، گفت: من هم علىّ بن ابى طالب هستم! پيامبر زره خود را به على پوشانيد و شمشيرش ذوالفقار را به او داد و عمامه مخصوص خود را نه دور بر سر او پيچانيد آنگاه گفت: پيش برو! و چون على رفت گفت: خدايا او را از جلورو و پشت سر و از سمت راست و چپ و از بالاى سر و زير قدمها حفظ كن. (امیرمؤمنان )على علیه السلام آمد و مقابل عمرو ايستاد ، عمرو گفت: تو كيستى؟ گفت: من علىّ بن ابى طالب هستم، عمرو گفت: تو همان كودكى هستى كه در آغوش ابو طالب مى‏ديدم؟ گفت: آرى، گفت: پدر تو دوست من بود و من نمى‏خواهم تو را بكشم، على علیه ا, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها